پیشگفتار
نگارنده بارها با ایرانیان یا افراد غیرژاپنی دیگری برخورد کرده است که اذعان میکنند معنای بسیاری از آثار هنری ژاپنی را درک نمیکنند یا متوجه زیبایی آن نمیشوند. یکی از هنرهایی که همیشه در این بحث نامش به میان میآید، اشعار کوتاه ژاپنی موسوم به هایکو[1] است. این افراد مثلاً با خواندن ترجمه این هایکو از ماتسوئو باشو[2] (1694-1644)، شاعر نامدار ژاپنی که «بر شاخهای خشک / کلاغی بیتوته کرده / غروب پاییز» آن را «فاقد زیبایی»، «ملالآور» یا حتی «بیمعنی» توصیف میکنند. این اظهار نظرها منحصر به شعر و ادبیات نیست. بسیاری از غیرژاپنیها برخی از انواع نقاشیهای ژاپنی را «بسیار ساده» و «بیهنرانه»، موسیقی سنتی ژاپنی را «خستهکننده» یا «ناشیانه»، نمایش سنتی ژاپنی را «فاقد جذابیت» و «کسالتبار»، پیالههای سفالی ژاپنی «کج و معوج»، «زشت» و «زمخت»، معماری سنتی ژاپنی را «بیشکوه» و «نامتقارن» و باغهای معابد ژاپنی را «نامنظم» و «عجیب و غریب» توصیف میکنند. این در حالی است که بسیاری دیگر از افراد، همین آثار هنری را در اوج زیبایی میبینند و مجذوب و شیفته آن میشوند. در حقیقت، هرچه تجربه فرد از فرهنگ ژاپنی بیشتر میشود و هرچه دانش او از تاریخ و اجتماع و ادیان و اقلیم ژاپن افزونتر میگردد، زیباییهای بیشتری در این آثار کشف میکند.
این میتواند دلیل قاطعی بر نسبی بودن ملاکهای زیبایی برای بشر باشد. معیارهایی که ما برای زیبا دانستن چیزی داریم، میتواند از زمانی به زمان دیگر و از مکانی به مکان دیگر متفاوت باشد. مانند تصویر زیبارویان اقوام دیگر که از نظر ما چندان زیبا نمینمایند یا عکسهای زیبارویان چند نسل پیش کشور خودمان، که اکنون در آنها زیبایی چندانی نمییابیم. همچنین این مشاهدهها نشان میدهد که با تجربههای جدید میتوان به درکی متفاوت و نو از زیبایی رسید. هدف از نگارش این کتاب فراهم کردن زمینه برای مخاطب ایرانی است تا ضمن آشنایی بیشتر با فرهنگ ژاپن، نگاهی متفاوت و جدید به زیبایی را تجربه کند و بتواند پی به زیبایی پنهان در بسیاری از آثار هنری ژاپنی ببرد و دلیل ستایش شیفتگان آن را دریابد.
برای این منظور، دو مفهوم مهم زیباشناختی سنتی ژاپنی یعنی «وابی»[3] و «سابی»[4] در این کتاب معرفی میگردند و نقش آنها در فرهنگ و هنر و ادبیات ژاپنی، با آوردن مثالهای متعدد از حوزههای هنری گوناگون بررسی خواهد شد. وابی به معنی «ستایش و زیبا دیدن اندوه و رنج و فقر و سادگی»، و سابی به معنای «ستایش و زیبا دیدن پیری و کهنگی و تنهایی و دلتنگی» است. این دو اصطلاح اغلب در کنار یکدیگر و به صورت یک واژه (وابیسابی) به کار میروند و برای توصیف زیبایی آثاری استفاده میشوند که تمایل به طبیعی بودن و سادگی و بیپیرایگی دارند و از تفاخر و خودنمایی گریزاناند.
وابیسابی یک چارچوب فکری، یک پارادایم زیباشناختی و یک روش زندگی سنتی ژاپنی است که با تاریخ و فرهنگ و جامعه و اقلیم ژاپن و با ادیان و مکاتب فکری شرق آسیا ارتباط تنگاتنگی دارد. این طرز فکر نگاهی منحصربهفرد به زیبایی دارد که از بسیاری جهات، در نقطه مقابل نگاه مصرفگرا و مادیگرای غربی به زیبایی قرار میگیرد. چه بسا دلیل اینکه امروز بسیاری از ما زیباییهای آثار هنری اقوام دیگر، نظیر آثار هنری سنتی ژاپن را درک نمیکنیم آن باشد که به میزان زیادی تحت تأثیر نگاه غربی به زیبایی هستیم که همهروزه از رسانههای جهان تبلیغ میشود. وابی و سابی کلیدواژههایی هستند که آشنا شدن با آنها میتواند کمک بسیاری به درک دقیقتر و عمیقتر از هنر و ادبیات ژاپن کند.
با آنکه نشانههای وابی و سابی از دوران باستان در هنر ژاپن وجود دارند، در قرون وسطا، با قدرت گرفتن دین بودایی و آیین ذن[5]، نقش وابی و سابی نیز در فرهنگ ژاپن پررنگتر میشود و نگاه بسیاری از هنرمندان را دگرگون میسازد. یکی از عرصههایی که به تفکر وابیسابی مجال رشد و بالیدن میدهد، آیین چاینوشی یا مراسم چای ژاپنی است. تا پیش از قرون وسطا، مراسم چای در اتاقهای مجلل و باشکوه و با ظروف زیبا و ظریف و گرانبهای ساخت کشور چین برگزار میشد. اما در این دوران، و بهویژه پس از تغییراتی که سننو ریکیو[6] (1591-1522) هنرمند و متفکر برجسته ژاپنی در مراسم چای ایجاد کرد، این مراسم در اتاقهای ساده و محقر و با ظروف ساده و بیآلایش ساخت داخل برگزار شد. پس از بسته شدن مرزهای کشور به روی خارجیها در قرن هفدهم، وابیسابی فرصت توسعه و گسترش بیشتری یافت و از مراسم چای وارد سایر هنرهای ژاپنی شد که نقطه اوج آن را میتوان پس از ظهور ماتسوئو باشو، در اشعار هایکو دید. با این حال، پس از آغاز عصر نوگرایی از اواخر قرن نوزدهم و تأثیر پذیری فرهنگ و جامعه ژاپن از غرب، از حضور وابیسابی و اثرگذاری آن بر هنرهای ژاپنی کاسته شد.
اساس تفکر وابیسابی یک آرمان مشخص و منحصربهفرد است و در هر هنری که از این تفکر زیباشناختی تأثیر پذیرفته باشد، میتوان رد پای این آرمان را دید. وابیسابی در هر رشته هنری، با توجه به امکانات آن رشته و زبان و بیان آن، بروز و تبلوری متفاوت دارد. در سفالگری به ساخت ظروف ساده و بیظرافت با سطوح ناصاف و رنگها و طرحهای گریزان از خودنمایی میانجامد، در موسیقی به نواهای حزنانگیز و بیانسجام منجر میشود، در معماری به شکل فضاهای نامتقارن و کمنور تجلی مییابد و در شعر، در قالب اشعار کوتاه هایکو ظاهر میشود که پیوسته دلتنگیهای جهان فانی را یادآوری میکند. به طور کلی، نشانههای ثابت این تفکر را میتوان سادگی، نزدیکی به طبیعت، یادآوری بیاعتباری و نپایندگی دنیا و ستایش حزن و انزوا و فقر و دلتنگی عنوان کرد. باید توجه کرد که گرایش به سادگی و تنهایی و فقرِ خودخواسته و دعوت به آن کمابیش در همه فرهنگها از جمله فرهنگ ایرانی و عرفان اسلامی وجود دارد، اما آنچه وابیسابی را منحصربهفرد میسازد، گذراندن این گرایش از حد فضیلت اخلاقی و تبدیل آن به آرمانی زیباشناختی است.
در اینجا ذکر دو نکته بااهمیت ضروری است. نخست آنکه کتاب حاضر ادعا نمیکند که وابی و سابی تنها مؤلفههای زیباشناسی سنتی ژاپنی هستند. زیباشناسی ژاپنی مفاهیم متعددی مشابه وابی و سابی دارد که فهرستی از برخی از این مفاهیم را میتوان در جدول پیوست 1 در انتهای کتاب مشاهده کرد. البته حقیقت آن است که وابی و سابی نسبت به تمام این مفاهیم شمول بیشتری دارند و بر خلاف مفاهیم دیگر که تنها در یک یا چند رشته هنری مطرح میشوند، تقریباً در تمام عرصههای هنری حضور دارند. همچنین میتوان گفت که وابی و سابی نقش پررنگتر و بااهمیتتری در فرهنگ و هنر ژاپن ایفا کردهاند و حضوری به مراتب مؤثرتر از سایر مفاهیم در شکلگیری و تکامل هنرهای ژاپنی داشتهاند. نکته دوم آنکه این کتاب ادعا نمیکند که تمام آثار هنری کشور ژاپن، حتی در یک دوره خاص، تحت تأثیر نگاه وابیسابی بودهاند. بدون شک، هنرمندان بسیاری نیز بودهاند که آبشخورهای فکری دیگر و روحیات دیگری داشتهاند و آثار متفاوتی خلق کردهاند که اثری از وابیسابی نمیتوان در آنها یافت. اما تأثیر نگاه وابیسابی بر فرهنگ و هنر و زندگی مردم ژاپن آنچنان بارز و روشن است که فرهنگ این کشور را بدون آن نمیتوان تصور کرد.
-
در فصل نخستِ کتاب حاضر، به دشواری ارائه تعریفی جامع برای وابی و سابی و دلایل این دشواری اشاره خواهیم کرد. سپس ضمن بررسی ریشه لغوی وابی و سابی، تعاریف متعدد پژوهشگران ژاپنی و خارجی از این اصطلاحات را خواهیم آورد. در ادامه، تأثیرات ملموس و قابل سنجشی را که تفکر وابیسابی بر آثار هنرهای تجسمی میگذارد بررسی و معرفی خواهیم کرد، و در پایان، برای روشنتر شدن مفهوم وابیسابی، آن را با معیارهای زیباشناختی هنر مدرن غربی مقابله و مقایسه خواهیم کرد.
-
فصل دوم به خاستگاه و منشأ تفکر وابیسابی اختصاص دارد. از آنجا که وابیسابی با آیین ذن ارتباط تنگاتنگی دارد، در این فصل، ضمن مروری بر تاریخچه و مبانی دین بودایی و آیین ذن، به نقش ذن در شکلگیری این تفکر زیباشناختی خواهیم پرداخت. همچنین به خاستگاههای دیگر این تفکر و ریشههای احتمالی دیگر آن نیز اشاره خواهیم کرد و بهویژه، رابطه شرایط اقلیمی و جغرافیایی ژاپن را با این چارچوب فکری بررسی خواهیم کرد.
-
فصل سوم کتاب به مراسم چای اختصاص دارد. در این فصل، پس از معرفی مختصر پیشینه استفاده از گیاه چای و تاریخچه مراسم چای در چین و ژاپن، به شکلگیری تفکر وابیسابی در بستر مراسم چای، و بهخصوص، نوآوریهای انقلابی سننو ریکیو در این زمینه خواهیم پرداخت و درکنار معرفی این نوآوریها، به زندگی و طرز فکر ریکیو و اوضاع سیاسیاجتماعی ژاپن در آن دوران نیز اشاره خواهیم کرد.
-
فصل چهارم به وابیسابی در هنرهای مختلف و تأثیر این تفکر بر آثار هنری گوناگون ژاپن اختصاص دارد. در این فصل، به نقش وابیسابی درمعماری، سرامیکسازی، باغآرایی، گلآرایی، ساخت اشیاء زینتی و موسیقی ژاپنی خواهیم پرداخت و ردپای وابیسابی را در این هنرها، با ذکر نمونههایی از آثار هنری گوناگون بررسی خواهیم کرد.
-
فصل پنجم کتاب که حجیمترین فصل آن است، به وابیسابی در اشعار کوتاه هایکو اختصاص دارد. در ابتدای این فصل، چگونگی شکلگیری قالب شعری هایکو را شرح خواهیم داد و سپس، زندگی و افکار ماتسوئو باشو را معرفی خواهیم کرد و آرا و نظرات باشو وشاگردانش را در خصوص هایکو و وابیسابی بازخوانی خواهیم کرد و در نهایت، هایکوهای متعددی از باشو، شاگردان او و دیگر هایکوسرایان را به همراه ترجمه این آثار به زبان فارسی خواهیم آورد و اثراتوابیسابیرا بر روی این اشعار بررسی خواهیم کرد.
-
فصل ششم، فصل آخر کتاب، به وضعیت تفکر وابیسابی در جامعه امروز ژاپن و آرای گوناگون در این خصوص میپردازد و در آن، علاوه بر بررسی جایگاه وابیسابی در جامعه امروز ژاپن، نگاهی نیز به وضعیت احتمالی آن در آینده خواهیم افکند.
اشعار و قطعات ژاپنی که در این کتاب آورده شدهاند، همگی برای استفاده در این کتاب، مستقیماً از زبان ژاپنی به فارسی ترجمه شدهاند و در برگردانِ اشعار و قطعات قدیمی، از ترجمهها و شرح و تفسیرهای این آثار به زبان ژاپنی معاصر نیز بهره گرفته شده است. اشعار تا حد امکان وفادارانه و تحتاللفظی برگردانده شدهاند و از آفرینشهای شاعرانه و ایجاد موسیقی در کلام و غیره در ترجمه پرهیز شده است.
نوشتن اسامی خاص و واژههای ژاپنی با الفبای فارسی دشواریهای فراوانی دارد که موجب ابهام و اشتباه در تلفظ این کلمات میشود، مانند نبود امکان بازنمایی مصوتهای کشیده یا ظاهر نشدن برخی مصوتها در خط فارسی. این دشواریها به اختلاف و آشفتگی در نمایش کلمات ژاپنی در منابع فارسی انجامیده است. در این کتاب، به جای اعرابگذاری و استفاده از نشانههای قرادادی، آوانوشت این کلمات با حروف لاتین در پانوشت آورده شده است و پیشنهاد میشود خوانندگان در اولین مواجهه با نام یا اصطلاحی جدید، تلفظ صحیح آن را در پانوشت ملاحظه کنند. در این آوانوشتها، مصوتهای بلند، با خطی در بالایشان از مصوتهای کوتاه متمایز شدهاند مانند /ō/ و /o/ که اولی کشیدهتر از دومی تلفظ میشود.
همچنین در نوشتن ترتیب نام و نام خانوادگی ژاپنیها نیز در منابع فارسی اختلاف و تشتت مشاهده میشود. برخی به رسم زبان فارسی، نخست نام و سپس نام خانوادگی را میآورند و برخی به تقلید از صورت اصلیِ نام در زبان مبدأ، نام خانوادگی را پیش از نام ذکر میکنند. اصولاً تا پیش از دوران اصلاحات مِیجی[7] (از سال 1867)، ژاپنیها نام و نام خانوادگی به معنای امروزین نداشتند و فقط برای اعیان و نجبا و بزرگزادگان، نام قبیله و خاندانشان پیش از نام آنها آورده میشد. اما از سال 1875 داشتن نام خانوادگی برای تمام ملت ژاپن اجباری شد. از این دوران، ژاپنیها ابتدا نام خانوادگی، و سپس نام افراد را ذکر میکنند. در نوشتن اسامی اشخاص ژاپنی در این کتاب، نام افرادی که پیش از آغاز اصلاحات مِیجی به دنیا آمدهاند، به همان ترتیب رایج و مصطلح در زبان ژاپنی آورده شده است، اما برای افرادی که پس از این دوران متولد شدهاند، طبق سنت زبان فارسی، نخست نام کوچک و بعد از آن نام خانوادگی ذکر شده است. همچنین معادل برخی از اصطلاحات و تلفظ تعدادی از اسامی خاصِ به کار رفته، در پانوشت، به چند زبان دیگر نیز آورده شده است که در این موارد، زبان مورد اشاره با این علائم اختصاری مشخص شده است: JP ژاپنی، CN چینی، KR کرهای و SK سانسکریت.
از کسانی که کتاب را پیش از انتشار خواندند و نکاتی را گوشزد کردند تشکر میکنم … بدیهی است که مسئولیت تمامی اشتباهات و کاستیهای اثر فقط بر عهده نگارنده است.
امید است که خوانندگان پس از مطالعه این کتاب، به درکی عمیقتر از فرهنگ ژاپنی و آثار هنری و ادبی آن برسند و ضمن آشنایی بیشتر با نکاتی از تاریخ، مذهب و جامعه ژاپن، به دید وسیعتری از مفهوم زیبایی دست یابند و نگاه متفاوتی به آن را تجربه کنند. مایه خرسندی و افتخار خواهد بود اگر این اثر بتواند جامعه ایرانی را اندکی بیشتر با فرهنگ ژاپن آشنا سازد و نقش هرچند ناچیز و کوچکی در نزدیکی دو ملت ایران و ژاپن ایفا کند.
سید آیت حسینی
تهران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]俳句(haiku)
[2]松尾芭蕉(matsuo bashō)
[3]侘び(wabi)
[4]寂び(sabi)
[5]禅宗(zenshū)
[6]千利休(sen-no rikyū)
[7]明治維新(meiji ishin)